گفته بودی ما چرا دلواپسیم؟
از کدامین ماجرا دلواپسیم؟

گاهی از آن نامه های بی سلام
گاهی از خواب شما دلواپسیم

گاهی از تکرار تلخ جام زهر
گه ز دود فتنه ها دلواپسیم

گاهی از این خاطرات ناگهان
گه ز زنگ نا به جا دلواپسیم

بی تعارف از کلیدی که کند
در به روی خصم ، وا ، دلواپسیم

ما که نامحرم تر از خصمیم از
فکت شیتی در خفا دلواپسیم

بی سوادیم از نگاهش باز اگر
از سواد بی زکی دلواپسیم

تا دل آقای ما دلواپس است
ما مریدان دائماً دلواپسیم

ما برای سیّد دورانمان
چون زهیر کربلا دلواپسیم ...